
جولیتای مقدس از یک خانواده نجیب بود و همراه با فرزندش سریسیوس زندگی می کرد و او یک ایماندار بسیار معتقد و متعهد بود، کودک خود را در بدو تولد تعمید داد و در سن سه سالگی نوزاد او را کاملا با تعالیم مسیحیت آشنا کرد. در زمان پادشاهی دیکلتین که دستور به آزار و اذیت مسیحیان داده بود او همراه کودکش از ترس بت پرستان به شهری دیگر رفت و در آنجا پنهان شد اما او را دستگیر کردند و نزد قاضی آوردند و قاضی کودک او را گرفت و تهدید کرد که ایمانش به مسیح را انکار کند اما جولیتای مقدس این بانوی بزرگوار ایمانش به مسیح را آشکارا بیان کرد و کودک نیز مانند مادر خود فریاد زد که من هم مسیحی هستم، کودک او را بسیار کتک زدند تا به شهادت رسید بعد از آن مادر را بسیار مورد شکنجه قرار دادند و در سال 304 آنها به شهادت رسیدند، روحشان پر نور در نزد خداوند عیسی مسیح
برگشت